لطفعلی خان زندلطفعلیخان زند، هشتمین و واپسین شاه سلسلۀ زندیه بود. فهرست مندرجات۲ - تسخیر لار ۳ - شنیدن خبر مرگ پدر و انگیزه انتقام ۴ - تقابل با قاجاریه ۴.۱ - حمله آقا محمد خان به فارس ۴.۲ - بی اعتمادی به ابراهیمخان کلانتر ۴.۳ - شکست از سپاه قاجار وگریختن تا بندر ریگ ۴.۴ - بازگشت به شیراز و محاصره آن ۴.۵ - لشگرکشی آقا محمد خان ۴.۶ - لطفعلیخان و اندیشه بازگشت به شیراز ۴.۷ - تسخیر کرمان ۴.۸ - آقامحمدخان و تسخیر کرمان ۴.۹ - اسارت و مرگ ۵ - محل دفن ۶ - خصایص ۷ - منابع ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - تاریخ ولادتسال تولد او به درستی معلوم نیست. به نوشتۀ فرانکلین ، [۱]
ویلیام فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران در سالهای ۱۷۸۷ـ ۱۷۸۶م، ج۱، ص۱۰۳، ترجمه محسن جاویدان، تهران ۱۳۵۸ش.
وی در ۱۲۰۲، نوزده ساله بوده است، بنابراین باید در ۱۱۸۳ به دنیا آمده باشد.۲ - تسخیر لارلطفعلیخان در ۱۱۹۹ از طرف جعفرخان، پدرش، مأمور تسخیر لار شد. پس از چهار ماه محاصره ، قلعۀ لار به تصرف نیروهای زند در آمد. وی پس از مدتی اقامت در آنجا به شیراز بازگشت. در ۱۲۰۳ و با شروع ناآرامی در لار، جعفرخان بار دیگر لطفعلی خان را عازم لار کرد. [۲]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۶۲-۶۷، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
[۳]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۷۰۳، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ش.
[۴]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۷۴۲-۷۴۵، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ش.
[۵]
ویلیام فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران در سالهای ۱۷۸۷ـ ۱۷۸۶م، ج۱، ص۱۰۳، ترجمه محسن جاویدان، تهران ۱۳۵۸ش.
۳ - شنیدن خبر مرگ پدر و انگیزه انتقاملطفعلیخان درصدد بازگشت به شیراز بود که از کشته شدن جعفرخان به توطئۀ صید مرادخان زند باخبر شد. لطفعلیخان با میرزا سیدمحمدخراسانی، وزیرش، به بوشهر رفت و از شیخ ناصرخان ابومهیری، حاکم بوشهر، درخواست کمک کرد و با سپاهیانی که او در اختیارش گذاشت به سوی شیراز رهسپار شد. صید مرداخان، با آگاهی از حرکت لطفعلیخان، سپاهی به فرماندهی شاهمرادخان، برادرش، برای مقابله با او فرستاد. دو سپاه در نزدیکی بوشهر به هم رسیدند، اما پیش از آغاز درگیری، شاهمرادخان کشته شد و بسیاری از سپاهیان او به نیروهای لطفعلیخان پیوستند. [۶]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۱۷-۳۲۰، تهران ۱۳۶۳ش.
[۷]
ابوالحسن بن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ، ج۱، ص۳۵۲، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ش.
[۸]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۶۷-۷۰، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
لطفعلیخان به کمک برخی از بزرگان شیراز (از جمله حاجی ابراهیمخان کلانتر)، صیدمرادخان و توطئهکنندگان قتل پدر را کشت و خود در شعبان همان سال بر تخت نشست. [۹]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ص۳۱۷-۳۲۰، تهران ۱۳۶۳ش.
او حاجی ابراهیمخان را بر مسندش، کلانتری شیراز، ابقا کرد. [۱۰]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۴۲، تهران ۱۳۶۳ش.
۴ - تقابل با قاجاریهحکومت لطفعلیخان زند هم زمان با قدرت گرفتن آقا محمدخان قاجار آغاز شد و بدین سان کشمکش قاجار و زند– که از زمان نبردهای محمدحسنخان قاجار (پدر آقامحمدخان ) و کریمخان زند آغاز شده بود– از سرگرفته شد. ۴.۱ - حمله آقا محمد خان به فارسآقامحمدخان قاجار در ۱۲۰۳، جعفر قلیخان (برادرش) و مصطفیخان دولو (سردارخود) را به شیراز فرستاد و خود نیز برای مقابله با لطفعلیخان به فارس رفت. لطفعلیخان شکست خورد و به سوی قلعۀ شیراز گریخت و آقامحمدخان شیراز را هفتهها محاصره کرد، اما به سبب کمبود آذوقه و مقاومت لطفعلیخان، به تهران برگشت. [۱۱]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱،ص ۷۲ـ ۷۳،چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
[۱۲]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا،ص۳۲۳-۳۲۴ ،تهران ۱۳۶۳ش.
در اوایل ۱۲۰۴، لطفعلیخان که سپاهیان خود را برای مقاومت در برابر این قاجاری مدعی سلطنت کافی نمیدید، برای جمعآوری نیروی بیشتر به دشتی و دشتستان رفت. در همین حال، برخی اعیان شیراز، آقامحمدخان را به تصرف آن شهر دعوت کردند، [۱۳]
رضا قلیخان هدایت، تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۱، ص۷۳۳۳، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۸۰ش.
اما لطفعلیخان پس از بازگشت از دشتستان، شیراز را تسخیر کرد.۴.۲ - بی اعتمادی به ابراهیمخان کلانترلطفعلیخان سپس روانۀ اصفهان شد و شیراز را به حاجی ابراهیمخان کلانتر سپرد و برای آنکه در غیابش از ابراهیم خان خلافی سرنزند، پسر او را به گروگان با خود برد. این بیاعتمادی به سبب آن بود که پس از روی کار آمدن لطفعلیخان و هنگامی که او در کرمان بود، برخی از سرداران او با حاجیابراهیم خان دشمن شدند و از او نزد خان زند بدگویی کردند که بدگمانی شدیدی بین آن دو پدید آورد. [۱۴]
زینالعابدین کوهمرهای، رسالۀ تدابیر شاه و وزیر، ج۱، ص۶۲، چاپ مهین دخت حاجیانپور (همبلی)، تهران ۱۳۸۴ش.
[۱۵]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ص۸۰-۸۱ ،چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
۴.۳ - شکست از سپاه قاجار وگریختن تا بندر ریگدر ۱۲۰۵، لطعفلیخان زند با بیست هزار سپاهی به اصفهان لشکر کشید. آنان در سیرم علیا با سپاه قاجاریه روبهرو شدند، اما چون بخشی از سپاه، لطفعلیخان را همراهی نکردند، وی شکست خورد و سبب این همراهی نکردن آن بود که کلانتر فارس که دیگر به لطفعلیخان اعتماد نداشت، شیراز را گرفت و حامیان لطفعلیخان را با نیرنگ حبس کرد [۱۶]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۴۳، تهران ۱۳۶۳ش.
و سپس، به دستور او، عبدالرحیمخان و محمدعلی خان، برادرانش، که همراه سپاه خان زند در قمشه بودند، سپاهیان را برضد خان زند شوراندند. بنابراین، لطفعلیخان با معدودی از سپاهان به سوی شیراز گریخت. [۱۷]
هارفورد جونز، آخرین روزهای لطفعلیخان زند، ج۱، ص۲۸، ترجمۀ هماناطق و جان گرنی، تهران ۱۳۵۳ش.
[۱۸]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۸۲-۸۴، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
[۱۹]
محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۷، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش.
اما کلانتر شیراز دروازۀ شهر را باز نکرد. خان زند ناگزیر به کوههای میان کازرون و خلیج فارس عقب نشست. رضا قلیخان، حاکم کازرون، قصد دستگیری او را داشت، اما لطفعلی خان با سختی تمام خود را به بوشهر رساند. در آنجا نیز ماندگار نشد و به بندر ریگ رفت.۴.۴ - بازگشت به شیراز و محاصره آنامیر علیخان، حاکم بندر ریگ، سپاهیانی در اختیار او نهاد تا به شیراز بازگردد، اما لطفعلیخان گرفتار یورش سپاهیان رضاقلیخان شد و پس از پیروزی بر آنها رهسپار شیراز گشت. [۲۰]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۸۷-۸۸، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
حاجی ابراهیمخان که به تنهایی یارای مقاومت در برابر لطفعلیخان را نداشت از آقامحمدخان خواست تا به مقابلۀ خان زند بشتابد و خزاین او را در شیراز ضبط کند. [۲۱]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۵۱، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۲]
زینالعابدین کوهمرهای، رسالۀ تدابیر شاه و وزیر، ج۱، ص۶۵-۶۶، چاپ مهین دخت حاجیانپور (همبلی)، تهران ۱۳۸۴ش.
[۲۳]
محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش.
در ۱۲۰۵، لطفعلیخان با نیرویی اندکشمار، در گویم (حدود کازرون و شیراز) با نیروهای مصطفیخان قاجار و حاجی ابراهیم خان کلانتر درگیر بود تا اینکه در زرقان، بر مصطفیخان قاجار پیروز شد و سپس جان محمدخان دَلّوی قاجار را در نزدیکی مسجد بردی شیراز شکست داد و جمعی از امیران قاجار اسیر شدند و او بر تمام نواحی اطراف شیراز تسلط یافت. [۲۴]
محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش.
[۲۵]
فصلالله خاوری شیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۳۸، چاپ ناصرافشارفر، تهران ۱۳۸۰ش.
لطفعلیخان کوشید با حاجیابراهیمخان مذاکره کند و حتی به او پیشنهاد کرد با خانوادهاش، که اکنون در دست او بودند، به هند یا عثمانی برود. [۲۶]
زینالعابدین کوهمرهای، رسالۀ تدابیر شاه و وزیر،ص۱۲۴ ،چاپ مهین دخت حاجیانپور (همبلی)، تهران ۱۳۸۴ش.
حاجی ابراهیم این پیشنهاد را نپذیرفت و منتظر نیروهای کمکی قاجار بود.۴.۵ - لشگرکشی آقا محمد خاندر ۱۲۰۶، آقامحمدخان قاجار پس از باخبر شدن از شکستهای مداوم سپاهیانش از نیروهای لطفعلیخان، تصمیم گرفت شخصاً برای مقابله با لطفعلیخان عازم فارس شود. وی نخست به اصفهان رفت و پس از سپردن این شهر به حسینقلیخان، پسر حسنقلیخان جهانسوز، به زرقان رفت. لطفعلیخان که از حرکت آقامحمدخان از اصفهان اطلاع یافته بود پیش دستی کرد و در نزدیکی آبرج، پانزده فرسخی شمال شیراز، بر بخشی از اردوی آقامحمدخان حمله برد و پیروز شد [۲۷]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۹۵-۹۷، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
و سپس، شبانه، به نیروهای قاجار تاخت و سپاه قاجار از هم پاشید. اما حاجی ابراهیم، از نزدیکان لطفعلی خان، به دروغ به او خبر فرار آقامحمدخان را داد که باعث شد خان زند تا صبح از ادامۀ جنگ خودداری کند. همین فرصت کافی بود که خان قاجار سپاهیان خود را گرد آورد. روز بعد، در نبردی نهایی، سپاهیان زند شکست خوردند و لطفعلیخان به سمت کرمان گریخت. [۲۸]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۷۱، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۹]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۷۸، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۰]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۹۷-۹۹، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
آقامحمدخان قاجار، پس از شکست سپاهیان زند، در ۱۸ شوال ۱۲۰۶ وارد شیراز شد و حاجی ابراهیم را به پاس خدمتش، و در حقیقت خیانتش، به بیگلر بیگی شیراز منصوب کرد. [۳۱]
محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، ج۱، ص۲۱۲، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش.
۴.۶ - لطفعلیخان و اندیشه بازگشت به شیرازلطفعلیخان در سر راه خود به کرمان، چندی در طبس ماند و به یاری عدهای سوار که حکمران طبس، امیرحسینخان طبسی، به او داده بود، برای تسخیر شیراز به سمت ابرقوه و داراب رفت. پس از مدتی جنگ و گریز با طرفداران قاجاریه و حاجیابراهیمخان کلانتر، شکست خورد و به خراسان رفت. [۳۲]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا،ص۳۷۸-۳۸۰ ،تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۳]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ص ۱۰۴ـ ۱۰۶، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
۴.۷ - تسخیر کرمانتوقف لطفعلیخان در طبس، به سبب ترس حاکم طبس، چندان طول نکشید. لطفعلی خان برای کمک گرفتن از تیمورشاه، حاکم درّانی آنجا، رهسپار قندهار شد، اما چون از مرگ تیمورشاه با خبر شد، مدتی در قاین ماند. نمایندگان محمدخان (حاکم نرماشیر ) و جهانگیرخان (حاکم بم ) در آنجا به خدمت لطفعلیخان رسیدند و برای تسخیر کرمان به او قول مساعدت دادند. [۳۴]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۸۱، تهران ۱۳۶۳ش.
در ۱۲۰۸، خان زند در نبردی کرمان را از دست مرتضی قلیخان و امیران قاجار خارج کرد و در این شهر بر تخت نشست. سپس خود را پادشاه خواند و سکه ضرب کرد. [۳۵]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۱۰۹، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
۴.۸ - آقامحمدخان و تسخیر کرماندر ۱۲۰۹، با رسیدن خبر استیلای لطفعلیخان بر کرمان، آقامحمدخان که عازم تسخیر خراسان بود، رهسپار کرمان شد و چهار ماه آنجا را محاصره کرد تا اینکه، به سبب مقاومت اهالی کرمان و سرما، تصمیم به ترک محاصره گرفت، اما یکی از نگهبانان قلعه، دروازۀ شهر را گشود و عدهای از سپاهیان قاجار وارد شهر شدند که با مقاومت سپاه زند عقب رانده شدند. پس از آن، نجفقلیخان خراسانی، از معتمدان خان زند، به او خیانت کرد و این بار دوازده هزار تن از سپاهیان آقامحمدخان به شهر یورش بردند و خان زند شکست خورد و با از دست دادن تمامی همراهان و هوادارانش، از کرمان گریخت و به بم پناه برد. [۳۶]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷، تهران ۱۳۶۳ش.
پس از تسخیر کرمان، آقامحمدخان حکم به ویرانی و قتل عام و تنبیه مردم آنجا داد و دستود داد از اهالی آنجا بیست هزار جفت چشم بکنند و به او تحویل دهند و به قدری از او و از سپاهیان او به شهر آسیب رسید که کرمان را شهر کوران نامیدند. [۳۷]
احمدعلیخان وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، ص۷۵۰ـ ۷۵۴، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۰ش.
۴.۹ - اسارت و مرگهنگامی که لطفعلیخان به بم رسید، محمدعلیخان (حاکم بم) جهانگیرخان (برادرش) را، که از یاران لطفعلیخان بود، همراه او ندید و تصور کرد اسیر آقامحمدخان شده است، از این رو تصمیم گرفت لطفعلیخان را دستگیر کند و با سپردن او به آقامحمدخان، برادر خود را رها سازد. لطفعلیخان از این نیت آگاه شد و خواست از بم بگریزد، اما در حین فرار، زخمی و اسیر شد و به آقامحمدخان تسلیم گردید. [۳۸]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۸۷-۳۹۰، تهران ۱۳۶۳ش.
به دستور او، چشمهای لطفعلیخان را کور کردند و به بدترین نحو ممکن شکنجه اش دادند. آقامحمدخان الماس دریای نور و الماس تاج ماه را، که به بازوی لطفعلیخان بسته شده بود، گرفت و او را در ربیع الاول ۱۲۰۹ به طرز رقتانگیزی به تهران فرستاد و خود به شیراز رفت. پس از چندی آقامحمدخان دستور قتل لطفعلیخان را به محمدخان دولو قاجار، حاکم تهران، داد. [۳۹]
ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، ج۱، ص۱۱۶، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش.
[۴۰]
محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش.
لطفعلی خان هنگام مرگ ۲۵ ساله بود.۵ - محل دفنپیکر او را در امامزاده زید بن یحیی تهران به خاک سپردند. [۴۱]
فصلالله خاوری شیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۴۰، چاپ ناصرافشارفر، تهران ۱۳۸۰ش.
اما به نوشتۀ موسوی اصفهانی، [۴۲]
میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۹۱، تهران ۱۳۶۳ش.
بعدها جنازه او را مخفیانه به نجف منتقل کردند.۶ - خصایصلطفعلی خان در عین جوانی، با شهامت بود، حتی آقامحمدخان قاجار دلاوریهای او را در جنگها تأیید کردهاست. [۴۳]
هارفورد جونز، آخرین روزهای لطفعلیخان زند، ج۱، ص۶۸، ترجمۀ هماناطق و جان گرنی، تهران ۱۳۵۳ش.
وارینگ تدبیر و شجاعت او را در جنگ ورزیدن همپایۀ ریچارد، پاشاه انگلستان، وصف کرده و وزیری کرمانی [۴۴]
احمدعلیخان وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، ص۷۵۴، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۰ش.
او را با بهرام چوبینه و سلطان جلالالدین خوارزمشاه همسنگ دانستهاست. شرح دلاوریهای او دست مایۀ سرودن اشعاری شد که مردم آنها را بر سر زبان داشتند. در تکایا و تعزیهخوانیها نیز از رشادتهای لطفعلی خان و مرارتهایی که در عمر کوتاهش کشیده بود، یاد میشد. [۴۵]
حسن خوب نظر، جانشینان کریمخان زند، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲، شیراز ۱۳۵۴ش.
۷ - منابع(۱) هارفورد جونز، آخرین روزهای لطفعلیخان زند، ترجمۀ هماناطق و جان گرنی، تهران ۱۳۵۳ش. (۲) فصلالله خاوری شیرازی، تاریخ ذوالقرنین، چاپ ناصرافشارفر، تهران ۱۳۸۰ش. (۳) حسن خوب نظر، جانشینان کریمخان زند، شیراز ۱۳۵۴ش. (۴) محمد فتحالله بن محمدتقی ساروی، تاریخ محمدی (احسنالتواریخ)، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۱ش. (۵) ابن عبدالکریم علیرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه (جانشینان کریمخان زند)، چاپ ارنست بئیر، ترجمۀ مقدمه: غلامرضا و رهرام، تهران ۱۳۶۵ش. (۶) ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ش. (۷) ویلیام فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران در سالهای ۱۷۸۷ـ ۱۷۸۶م، ترجمه محسن جاویدان، تهران ۱۳۵۸ش. (۸) زینالعابدین کوهمرهای، رسالۀ تدابیر شاه و وزیر، چاپ مهین دخت حاجیانپور (همبلی)، تهران ۱۳۸۴ش. (۹) ابوالحسن بن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ش. (۱۰) میرزامحمدصادق موسوی نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۱) احمدعلیخان وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۰ش. (۱۲) رضا قلیخان هدایت، تاریخ روضةالصفای ناصری، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۸۰ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «لطفعلیخان زند»، جلد۱۶، صفحه۷۲۶۲. |